شهر من، من به تو می اندیشم.
جاده اسفالت لحظه به لحظه از کیفیتش کاسته می شود تا جایی که تقریبا شبیه جاده خاکی شده و شلوغی و پیچهای تند نیز مزید بر علت بود تا طی مسیر طاقت فرسا گردد. به “که لی خان “می رسیم تونل را رد کرده و چشم انداز زیبای سد و جنگل ، روح را به پرواز در می آورد ، به ایستگاه بازرسی ورودی شهر می رسیم صف طویل اتومبیل ها دیدنی است که قصد خروج از شهر را دارند و در بسیاری موارد اجناس خریداری شده داخل آن ها توسط پلیس بررسی می شود! تبلیغات اجناس و پاساژ با بنرهای بزرگ جلب توجه می کند ! “بانه شهری است مرزی در غرب استان کردستان با آب و هوایی کوهستانی به واسطه هم مرز بودن با کشور عراق و وارد شدن اجناس خارجی (عمدتا چینی) روزانه پذیرای هزاران مسافر از نقاط مختلف کشور می باشد،اختلاف قیمت بعضی از اجناس با دیگر شهرها بسیار زیاد است اما در مواردی شاهد فروش اجناس وطنی با مارک خارجی می باشیم ! وضعیت اقتصادی مردم تغییر محسوسی داشته است و می توان با دیدن ماشین های گران قیمت و ویلاهای آنچنانی این تفاوت را احساس کرد . اما امکانات این شهر به نسبت چند سال پیش افزایش قابل توجهی نداشته است !
اگر جنگل های اطراف نبود سرانه فضای سبز تقریبا صفر بود !!! وجود ۵ پارک که از این بین پارک کودک و ۱۵ خرداد تقریبا مخروبه و به زور می توان اسم پارک را برروی آن ها گذاشت ! هجوم مسافران این نیمچه پارک ها را نیز برای مردم شهر بلا استفاده نموده است ! نبود هتل و مسافرخانه ای که جوابگوی این جمعیت را داشته باشد به همراه نبود پارکینگ ترافیک وحشتناکی را باعث گردیده که خیابان های کم عرض شهر را که باید سال ها پیش تعریض می شدند را مسدود می کند ! تنها استخر شهر ۱۰ ماه از ۱۲ ماه سال را تعطیل است ! گفتگوهای مسئولان شهرداری و شورای شهر ، مناظر عجیبی را خلق کرده من جمله ساخت و ساز های غیر قانونی در اطراف شهر که آدم را به یاد حلبی آباد ها می اندازد ! نبود سیتم مدیریت پسماند شهری درون تشکیلات شهرداری سبب شده تا هم در جمع آوری زباله و هم در دفع و دفن زباله مردم شهر با مشکلات بی شماری مواجه شوند ! من نمی دانم خروجی شهر به سمت سردشت را مسئولین شهر ندیده اند؟ نمی خواهند ببینند ؟ چشمانشان را بسته اند ؟ مسیری به طول ۲ کیلومتر را چندین سال است با چند لایه اسفالت بدون خط کشی به حال خود رها کرده اندکه باعث تصادفات بی شماری شده است !
بیست و چند سال پیش بیمارستان دوم بانه کلنگش توسط مسئولین زده شد ! اما به دلایلی پروژه متوقف گردید ! بعد از چند سال بقایای آن خراب شد و کلنگ بیمارستان دوباره با نام بیمارستان ۶۴ تختخوابی زده شد!!!!و باز بنا به دلایلی پروژه متوقف گردید ! حال که بیمارستان کنونی در وسط شهر و بدور از استانداردهای لازم می باشد اگر بیمارستان جدید را ۳۰۰ تختخوابی احداث می کردند بسیاری از مشکلات منجمله تامین نیروی دو بیمارستان ،ترافیک ،وغیره …به راحتی حل می شد ! وبه جای بیمارستان قدیم فضای سبز و پارک می ساختند چهره شهر دگرگون می شد ! سرانه مسجد در شهر بسیار بالاست ۵۱ مسجد در شهر وجود دارد ! کسی منکر وجود اماکن مذهبی و مقدس در شهرها نیست اما باید توجه داشت که تعداد درمانگاه های شهر تنها ۴ پایگاه شهری روستایی می باشد و حال جمعیت ۸۵ هزار نفری را بر این تعداد تقسیم کنید ! سینما ،کتابخانه…….اما مردم از هیچ کوششی در جهت تخریب و آلوده نمودن شهر فروگذار نیستند ! ساختن خانه باغ ها و ویلا در مراتع و حفر چاه عمیق ، پراکندن زباله در جایجای محیط زیست !!!! باید گفت که سرمایه گذاری و کسب درآمد تنها از طریق ساخت پاساژ و مغازه نیست و راه های زیادی منجمله ساختن اماکن تفریحی ،درمانی،هتل و …… می تواند در شکوفایی فرهنگی و اقتصادی مثمر ثمر باشد! در پایان می توان به نقل قولی از کامو بسنده کرد ” شهر پر از خوابیدگان بیدار است”.
آزاد یونسی
توجه : انتشارمطلب فوق از طرف سایت پاژین صرفا به منزله قبول و یا رد مطلب نیست ، همشهریان وخوانندگان محترم می توانند نظر خود را برای سایت ارسال کنند تا منتشر شود / مدیریت سایت
