حمایت از حیوانات حرکت بر روی تیغ دولبه !!!!!

آنچه بر فعالان حقوق حیوانات محرز است حمایت بی دریغ از حیوانات به منظور تامین حداقلی از زیستن توام با آرامش است به طوری که جانوران بدون ترس از انسان و توسعه جنون آمیز صنعتی بتوانند به تغذیه و تولید مثل بپردازند.اما گاهی این تعریف در میان فعالان حقوق حیوانات پارادوکسهایی را ایجاد می نماید که ضروری است با تبین جزئیات این اختلاف نظرها برطرف گردیده و حدود و ثغور حمایت از حیوانات با توجه به شرایط اقلیمی معین گردد.

گر چه کاستن از آلام حیوانات وظیفه اخلاقی هر انسانی است ولی این حمایت نباید به دخالت در فرایند زیستی فردی یا گروهی یا رفتارِغریزی گونه حیوانی منجر گردد. این مبحث انشعابات و جزئیات متنوعی دارد که بسته به هر نوع اکوسیستمی بایستی تعریف مجزا داشته باشد به عنوان مثال: در کلانشهرهایی چون تهران هر نوع حمایتی از حیوانات شهری اعم از سگ و گربه و پرندگان علاوه بر القای حس وظیفه شناسی به زیبابی همزیستی انسان با جانوران در شهرهای صنعتی می افزاید .گر چه ملاحظات بهداشتی و کنترل جمعیت حیوانات شهری همچون عقیم سازی هم باید لحاظ گردد اما همین رفتار مشکلات عدیده ای را در شهرهای کوچک که در دامان طبیعت بنا شده اند را ایجاب می نماید. (بانه – سردشت –مریوان … روستاهای شمال کشور…) این شهرها به دلیل بافت سنتی خود  جمعیت اندکی داشته و در دل طبیعت بکر بنا شده اند به طوری که در این شهرها با حدود ۱۵ دقیقه پیاده روی عملا می توان به طبیعت بکر وارد شد .طبیعی است که هر نوع دخالت  و دستکاری انسان موجب برهم خوردن تعادل اکولوژیکی می گردد که خود مبحثی جدا ست اما بخشی از این بهم خوردن تعادل به طور ناخواسته و بطور غیر عمد و غیر مستقیم توسط حامیان و علاقمندان حیوانات اعمال می گردد.حمایت بی دریغ از حیوانات شهری مانند سگ وگربه وتغذیه مداوم آنها موجب رشد و تکثیر گروهیِ خارج از کنترل این حیوانات شده است .این حیوانات به دلیل تغذیه مداوم و سفره گسترده ای که علاقمندان حیوانات برایشان فراهم می کنند چاره ای جز تکثیر بی رویه نداشته و حتی به دلیل تراکم بالای جمعیتی نزاعهای غریزیِ درون گروهی حادث می شود و می بایست زخمیها و طرد شده هایِ گروه توسط فعالان حقوق حیوانات تحت حمایت وتیمار قرار گیرند. نتیجه اینکه این کولونی های حیوانات با کمتر از ۱۰ دقیقه دوندگی وارد طبیعت وحشی شده و حیوانات وحشی مانند روباه ،شغال ، گرگ، سنجاب،کبک،خرگوش…را بشدت تحت فشار قرار میدهند .از طرفی به دلیل دخالت نا به جای انسان در طبیعت همچون شکار بی رویهِ تفریحیِ کبک و سنجاب و خرگوش و مار و بزکوهی ،اکوسیستم توازن خود را از دست داده است . لذا کمبود شکار در هرمِ تغذیه ای حیوانات وحشی آنها را بر آن داشته تا برای رفع گرسنگی به محیط های شهری وارد یا در حومه شهرها به جستجوی غذا بپردازند.به عنوان مثال شکار بی رویه کبک و خرگوش جمعیت این حیوانات را در طبیعت کردستان به انقراض نزدیک کرده است که غذای اصلی گرگ و روباه وشغالند در نتیجه این حیوانات به زباله خواری در اطراف شهرها یا شکار حیوانات خانگی مثل مرغ و بوقلمون و گوسفند روی آورده اند. حال همین راهکار نیزکه در واقع تلاشی برای بقاست نیز از آنها سلب شده چرا که این حیوانات شبها برای زباله خواری به حومه شهرها وارد می شوند اما با هجوم حیوانات شهری مانند سگ و گربه مواجه می شوند که در تعقیب و گریز بین آنها یا خود تبدیل به شکار می شوندیا با صرف انرژی فراوان از مهلکه میگریزند!

نتیجه اینکه آخرین راهکاری که حیوانات وحشی برای تضمین بقای خود می جویند که همانا نزدیک شدن به محیط های انسانی و تغذیه از پسماندها ی انسانی است که آن هم با وجود گروههای بزرگ حیوانات شهری با شکست مواجه شده در نتیجه اکوسیستم در ایجاد توازن در ذات خود عقیم می ماند.

نکته مهم دیگر که باید بطور جدی مورد توجه قرار گیرد این است که سگها قابلیت جفتگیری با بسیاری از همگونه های خود را دارند نمونه بارز این آمیزش  گرگاس است که ماحصل جفتگیری سگ و گرگ بوده یا سگتوره که ماحصل جفتگیری سگ با شغال می باشد. که این زیر گونه ها به دلیل داشتن هوش بالای سگ و خوی وحشی گرگ هم برای انسان هم برای حیاط وحش بسیار خطرناک می باشد.

توصیه می گردد در شهرهایی با ویژگیهای یاد شده دخالت انسان در طبیعت کاهش و کنترل جمعیت حیوانات شهری براساس اصول تدوین شده سمن های فعال حقوق حیوانات ،با جدیت پیگیری شود.

عطالله حاجی حسنی – آزمایشگاه تشخیص دامپرشکی پرایمر – کردستان -بانه

Msc of Parasitology    /   Primerlab@yahoo.com