اهمیت جنگلها و مراتع
فرقی نمیکند چقدر در این کره خاکی عمر میکنیم، کجا زندگی میکنیم، داراییهای ما چقدر است و یا شغل و حرفه و عنوان ما چیست، مهم این است که یادمان باشد همه ما در این دنیا در یک کشتی سفر میکنیم و تخریب قسمتی از آن همه ما را غرق میکند. مهم این است که نسبت به طبیعت پیرامون خود بیتفاوت نباشیم و به آنچه در آن رخ میدهد حساس باشیم. این قدم اول حمایت ما از منابع طبیعی است.
جنگل ، هدیه خدایی و نخستین دوست بشر به شمار میرود. هیچیک از پدیدههای طبیعت بهاندازه جنگل در زندگی آدمیان نقش اساسی و سازنده ندارند. انسان آغازین تنها در پناه جنگل توانست به حیات و تولید نسل خود ادامه دهد، او نیازمندیهای روزانه خود را از جنگل به دست میآورد. بدینسان احترام به درختان و احساس دوستی نسبت به آنها پدیدهای است که منشأ بسیار دیرین در پندار انسانها دارد و افسانههای کهن اقوام و ملل مختلف جهان ، سرشار از اساطیر گیاهی است
اهمیت جنگلها و مراتع
ـ کنترل آبهای سطحی و تغذیه آبهای زیرزمینی:
میزان آب نفوذی برحسب نوع جنگل ۵۰۰ تا ۲۰۰۰ مترمکعب در سال و در هر هکتار برآورد میشود که این مقدار بهمراتب بیشتر از زمینهای غیر جنگلی است. برای نفوذ یک لیتر آب در اراضی جنگلی پهنبرگ ۷ دقیقه و ۴۰ ثانیه، در زمین کشاورزی ۴۶ دقیقه و ۴۶ ثانیه و در محیط خارج از جنگل ۴ ساعت و ۲۶ دقیقه و ۴۰ ثانیه وقت لازم است. در عرض یک ساعت در زمین جنگل پهنبرگ ۴/۸ لیتر، در زمین کشاورزی ۲۹/۱ لیتر و در محیط خارج از جنگل ۲۲/۰ لیتر آب وارد خاک میشود یعنی خاصیت نفوذپذیری خاک جنگلهای پهنبرگ ۴۰ برابر بیشتر از خاک زمین غیر جنگلی هست. برای روشن شدن مطلب چنانچه حوضه آبخیز سدی پوشیده از جنگل باشد ضمن اینکه مانع از فرسایش و حمل مواد معدنی به داخل سد میشود از غیراقتصادی شدن آن جلوگیری میکند (مشکلی که برای بسیاری از سدهای ایران بهویژه برای سد منجیل وجود دارد) چنانچه مساحت این ناحیه ۱۰۰ کیلومترمربع باشد و فرض کنیم از ۱۰۰۰ میلیمتر بارندگی سالانه ۲۰۰ میلیمتر آن در خاک نفوذ کند در حوضه آبخیز این سد نزدیک به ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب ذخیره میشود. ارزش جنگل در ذخیره کردن آب مخصوصاً برای کشورهای صنعتی و کشورهایی که جمعیت آن بهسرعت رو به افزایش است بسیار مهم هست و قابلمقایسه با وظایف دیگر جنگل نیست. در آمریکا ارزش سالانه جنگلهای دولتی را ازلحاظ ذخیره آب ۳۰۰ میلیون دلار و درآمد آن را از محل گردشگاهها و پارکهای جنگلی ۴۰ میلیون دلار تخمین میزنند درصورتیکه از محل فروش چوب سالانه فقط ۲۳ میلیون دلار بهدستآمده است ( ارقام مربوط به ۳۰ سال گذشته است) بهطورکلی جنگلها و مراتع موجب میگردند که نزولات آسمانی فرصت و امکان نفوذ در خاک را پیدا نموده و از جاری شدن آب در سطح زمین کاسته شود و بدینوسیله در کنترل آبهای سطحی نقش مؤثری دارند. جلوگیری از سیلاب های وسیع و فرسایش خاک درواقع حفاظت از آبوخاک که مایه حیات و خاک بستر حیات است. طبق محاسبات بهعملآمده سالیانه ۷۵ بیلیون تن خاک در جهان فرسایش مییابد که در اروپا یک بیلیون تن و در آسیا۲۵ بیلیون تن و در آفریقا۲۰ برابر بیشتر، در یک محاسبه در کشور مالزی به این نتیجه رسیدند جایی که ۹۴ درصد پوشیده از جنگل باشد یکدوم تن خاک و درصورتیکه ۶۴ درصد پوشش داشته باشد ۳٫۱ تن خاک فرسایش مییابد.
ـ اثر جنگل در تعدیل آبوهوای یک منطقه:
وجود رسنتی ها، بخصوص جنگل در تعدیل حرارت محیط مؤثر است و حرارت فعلی و روزانه سطح زمین را متعادل میکند و باعث اعتدال آبوهوا میگردد، زیرا در تابستان قسمتی از انرژی حرارتی خورشید را جذب نموده و باعث تقلیل حرارت زمین میگردند و در زمستان بهمنزله روپوشی برای آن به شمار رفته و مانع از دست دادن حرارت آن میگردند. بنا به اصل فوق پوشش یک جنگل با مقایسه نقاطی که عاری از درخت هست باعث پایین آوردن ماکزیمم حرارت و بالا بردن مینیمم آن میگردد و چون در دو جهت مخالف صورت میگیرد، در معدل کلی حرارت تغییری حاصل نمیشود، بلکه آبوهوای محیط را متعادل میسازد از این گذشته تبخیر ناچیز و بالا بودن رطوبت نسبی هوا در جنگل نیز به این امر کمک میکنند. در ارتباط با تنظیم آب هوا توسط جنگلها تخمین زده میشود که کل موجودی محصول جنگلهای جهان ۶۵۰ تا ۹۵۰ بیلیون تن است. یعنی معادل ۴۷۵ تا ۸۲۵ بیلیون تن کربن است.جنگلهای جهان مخزن کربن دنیا هستند و وقتی تخریب شوند این ماده بهصورت گازکربنیک متصاعد میشوند. امروزه میزان زیادی از دیاکسید کربن در دنیا ۳۵ تا ۵۰ درصد آن مربوط به تخریب و آتش زدن جنگلها است. بنابراین هوای کره زمین ۵/۰ تا ۷/۰درجه گرم شده است.
نقش جنگلها و مراتع در مبارزه با آلودگی هوا:
آلودگی هوا چه در مناطق شهری بهوسیله وسایل دودزا و کارخانهها سایر منبع آلودهکننده و چه در مناطق بیابانی در اثر حرکت و جابجایی ماسهها و گردوغبار بهوسیله باد وجود دارد. مواد سمی موجود در هوای شهرها فقط از لوله اگزوز ماشینها و یا دودکش کارخانههای داخل شهر خارج نمیشود بلکه بادهایی که از اطراف میوزند سبب میگردند که گردوغبار و گازهای کارخانههای اطراف را هم وارد شهر نمایند و به غلظت مواد سمی هوای مناطق مسکونی بی افزایند. . یک درخت صدساله راش با ۲.۵ تن وزن (وزن چوب خشک) در طول عمر خود ۱۲.۵ میلیون مترمکعب گازکربنیک هوا را جذب کرده است تا بتواند این مقدار چوب را تولید کند. هر هکتار جنگل قادر است تا ۶۸ تن گردوغبار را در خود رسوب دهند. همگام با شانه کردن گردوغبار هوا، جنگل مقدار زیادی از باکتریها و میکروبهای معلق در هوا را در لای شاخ و برگ خود رسوب میدهد. مقدار باکتریهای موجود در هوای جنگل بهمراتب کمتر از مناطق غیر جنگلی است. مراتع نیز همچون پوششی روی خاکها و ماسهها را گرفته و اجازه حرکت به آنها نمیدهند و در مناطقی که حرکت خاک وجود داشته باشد مقادیر زیادی از آن را در پای بوتهها رسوب میدهد.
تأثیر جنگلها و مراتع در مبارزه با فرسایش و حفظ و تولید خاک:
عمل فرسایش بیشتر بهوسیله آب و باد صورت میگیرد. جنگل به کمک شاخ و برگ درختان، از سرعت باد میکاهد و باریشه گیاهان، خاک را حفظ میکند و مانع ایجاد فرسایش میشود. به علت آرام بودن هوای داخل جنگل تبخیر بسیار ناچیز بوده و خطر خشک شدن خاک که از شرایط مهم آغاز فرسایش است از بین میرود. نزولات آسمانی در مناطق فاقد گیاه درروی زمین بهصورت هرز آبهای سیلآسا جاری میشوند و چون مقاومتی در برابر خود نمیبینند ذرات ریزودرشت خاک را حمل میکنند و بهتدریج در مسیر خود و یا در پشت سدها و دریاچهها رسوب میدهند، گاهی سبب طغیان رودخانهها میگردند و خسارات جانی و مالی زیادی را به بار میآورد. در مناطقی که پوشش گیاهی وجود دارد، هنگام بارندگی قطرات باران به علت انرژی که در مسیر خود و همچنین تأثیر قوه جاذبه زمین کسب میکنند و میتوانند موجب متلاشی شدن ذرات خاک و جابجایی آن شوند در اثر برخورد به شاخ و برگ گیاهان به ذرات بسیار ریز تبدیل گشته و به آهستگی روی خاک میرسند. از طرفی بقایای نباتی کف جنگل و مراتع همچون اسفنجی آب حاصل از بارندگی را در خود جذب نموده و به آهستگی روی خاک رها میکند و بدینوسیله خطر شستشوی خاک از بین رفته و خاک حفظ میشود.
فرسایش خاک در منطقه جنگلی با فرسایش خاک در مناطق دیگر تفاوت دارد اگرچه هر دو بلایی است که بر خاک وارد میشود ولی خاکهای مناطق جنگلی بسیار حاصلخیزتر از مناطق دیگر است با فرسایش خاک مواد حاصلخیزی که طی سالیان متمادی در خاک ذخیرهشدهاند از دست میرود. در تحقیقات انجامشده دریکی از ایالتهای آمریکا(New Hampshire) ثابتشده است که پس از بریدن درختان یک جنگل، جریان آب حاصل از بارندگی در عرض دو سال در هر هکتار ۹۵ کیلوگرم ازت نیتراتی و ۸۹ کیلوگرم کلسیم را از بین برده است درحالیکه در یک جنگل دستنخورده میزان ازت نهتنها از بین نرفته بلکه در هر هکتار۲ کیلوگرم نیز به میزان آن افزودهشده است. این مقدار ازت از باران دریافت شده است. همچنین کلسیم از بین رفته بسیار کم بوده و مقدار آن ۷ کیلوگرم در هکتار بوده است.
ـ اهمیت جنگل در جلوگیری از سروصدای محیط:
ایجاد سروصدا در مناطق مسکونی در اثر تراکم جمعیت، وسایط نقلیه موتوری، کارخانهها و وسایل و ماشینآلات ساختمانی و ساختمانسازی تولید میشود. کاشت مخلوط جنگلهای سوزنیبرگ و پهنبرگ با ایجاد فضای سبز دواشکوبه مانع از نفوذ صدا از قسمت زیرین ( محوطه ساقه درخت) میشود.
اهمیت جنگل و فضای سبز بهعنوان تفرجگاه برای انسان
جنگل و پارک و فضای سبز در داخل و اطراف شهرها به مردم خسته از زندگی ماشینی و سروصدای محیط این امکان را میدهد که بتوانند ایام فراغت را در این مکان به استراحت و تفریح بپردازند و بچهها از آپارتمان بیرون آیند و جهت تقویت فکر و بدن خود در محیطی آرام و با هوایی سالم به بازی بپردازند. طبیعت همواره با زیباییهای خود نظر انسان را به خود جلب مینماید و گیاهان یکی از عوامل مهم زیبایی طبیعت بشمار میروند. هر انسان از مشاهده طبیعت سرسبز جنگلها و مراتع لذت میبرد و با دیدن گلهای زیبای طبیعی بارنگهای دلفریب که از دل خاک سر بر آوده است به عظمت و رحمت خالق سبحان پی میبرد و شکر نعمتهای بیکرانش را بجا میآورد. بسیاری معتقدند که جنگل در سبک موسیقی و نقاشی افراد تأثیر خاصی دارد و بسیاری از هنرمندان و اهل ادب از مناظر زیبای طبیعت در ایجاد اثر خود الهام میگیرند.
اثر جنگلها و مراتع درتلطیف هوا:
هنگام کربن گیری درختان، از ۲۶۴ گرم انیدرید کربنیک هوا مقدار ۱۹۲ گرم اکسیژن آزاد که هر هکتار از جنگل قادر است سالانه ۵/۲ تن اکسیژن (اکسیژن لازم برای ۱۰ نفر در سال) آزاد کند. درمجموع حدود ۶۰ درصد از اکسیژن مصرفی جهان بهوسیله فضای سبز تأمین میشود ازاینرو تلطیف هوا و تأمین اکسیژن موردنیاز از کارکردهای مهم جنگل هست.
نقش جنگلها و مراتع در جلوگیری از وقوع بهمن
پوشش گیاهی از نوع بوتهای یا بالشتکی سطوح ناهمواری ایجاد کرده خطر سقوط بهمن را کاهش میدهد. برای جلوگیری از وقوع بهمن علاوه بر اقدامات مکانیکی (مانند پایههای چوبی، نردههای فلزی و دیوارههای سنگی)، عملیات بیولوژیکی از قبیل جنگلکاری در صدر برنامههای مبارزه با اینگونه خطرات است.در مناطق بهمن خیز برای جلوگیری از خطرات ناشی از آن در محلهای آغاز حرکت تودههای برفی اقدام به جنگلکاری میشود.
در مورد جلوگیری و یا کاهش اثرات این بلیه طبیعی نیز استقرار گونههای جنگلی بهترین روش مبارزه است همچنان که در هر محلی که گونههای جنگلی وجود دارند بهمن اتفاقِ نمیافتد زیرا قبل از اینکه برفی رویهم انباشته شود مقدار زیادی از آن بهوسیله تاج پوشش درختان گرفته میشود و به زمین نمیرسد.
نقش جنگلها و مراتع در جلوگیری از رانش زمین:
رشد درختان در دامنهها سبب افزایش پایداری خاک میگردد.ریشه درختان با فرورفتن در خاکهای حساس به لغزش مانند ستونهایی عمل کرده و با ایجاد شبکه متراکم ریشهای از به هم پاشیدن قطعات یا بلوکهای لغزشی جلوگیری میکنند.مطالعات انجامشده در منطقه جنوب شرقی آلاسکا نشان داد که پس از قطع درختان، افزایش قابلملاحظهای در تعداد لغزشها صورت گرفت آنها نتیجه گرفتند که نابودی و فساد تدریجی سیستمهای تداخلی ریشه درختان(پس از قطع آنها) عامل وقوع لغزشها بودند. یکی از عوامل مهم و مؤثر درحرکتهای تودهای یا رانش زمین وجود رطوبت در خاک است در ایران نیز اکثر لغزشها معمولاً در دامنههای رو به شمال (سایه گیر)که رطوبت بیشتری نسبت به دامنه جنوبی دارند اتفاِق میافتد. بنابراین درختان با انجام عمل تبخیر و تعرِق و درنتیجه کم کردن ظرفیت نگهداری آب خاک، نقشی اساسی در این مورد ایفا میکنند درختان با مصرف بالای آب و تعرِق زیاد در حقیقت عمل زهکشی خاک را انجام میدهند و درنتیجه آن را سبک نگه میدارند. مطالعات انجامشده در امریکا (ایالت اوهایو)نشان میدهد که ضریب اطمینان در برابر لغزش، در دامنههای جنگلی پوشیده از درخت ۹ برابر بیشتر از دامنههای بدون درخت است.
– نقش دیگر درختان در حفظ خاک از خطر لغزش، وجود فرایندی بنام برگآب(Interception) است. یعنی در طی هر بارندگی مقداری از بارش توسط تاج درختان گرفتهشده و قبل از رسیدن به خاک تبخیر میگردد.
– ریشه درختان از طریق جذب بخشی از آب زیرزمینی و خشککردن خاک نقش عمدهای در پایداری دامنهها دارند. از این لحاظ گیاهان دارای ریشههای عمیقتر با انشعابات بیشتر نقش بهتری در حفظ خاک خواهند داشت. متأسفانه انسان براثر تخریب پوشش گیاهی از قبیل تبدیل جنگل به زمین زراعتی، شهرسازی و همچنین جادهسازی غیراصولی و ایجاد تأسیسات ارتباطی نقش مهمی در ایجاد لغزش دارد. نتایج حاصل از یک تحقیق در یک منطقه جنگلی شمال کشور (حوضه و از توابع شهرستان نور)نشان داده است بیشترین لغزشها در دامنههایی اتفاِق افتاده است که قطع یکسره جنگل وجود داشته است. این قطع جنگل بهمنظور عبور دکلهای برِق فشارقوی و احداث جاده صورت گرفته است.
در این زمینه تحقیق دیگری در غرب کشور (چهارمحال بختیاری منطقه اردل) صورت گرفته است. به استناد این تحقیق منطقهای که در آن لغزش حادثشده در ۴۰ سال گذشته (با استناد به عکسهای هوایی سال ۱۳۳۵) دارای جنگل بلوط با تاجپوششی حدود ۴۰ درصد بوده که براثر قطع بیرویه و تبدیل اراضی جنگلی به زراعت دیم، هماکنون درصد تاج پوشش آن به حدود ۲ درصد رسیده است.