انجمن مردمی پاریزه رانی ژینگه بانه ( پاژین ) تاسیس 1378

پاژین

انجمن مردمی پاریزه رانی ژینگه بانه ( پاژین ) تاسیس 1378

آیا می دانستید : وجود پوشش گیاهی به منزله ذخیره آب در کوهستان و منابع زیرزمینی منطقه بوده و از این طریق طبیعتی با نشاط و زیبا خواهیم داشت.

تحلیلی بر چگونگی پایداری منابع زیستی در هزاره سوم

 

دکتر محمد فتاحی : استادیار بازنشسته موسسه  تحقیقات جنگلها و مراتع وزارت جهاد کشاورزی محقق ، پژوهشگر و تحلیلگر جنگلهای زاگرس

 

سعدی علیه الرحمه میفرماید:

من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم

توخواه از سخنم پند گیر و خواه ملال

 

پاس بداریم:

–         پاس بداریم خاک را…… منبع  لایزال همه برکات و مهد تمدن را…..

–         پاس بداریم آب را……….الفبای زندگی و مایه حیات  را …

–         پاس بداریم هوا را…..  برآورنده  نفس ها  و ارتباطات را ..

–         پاس بداریم گیاهان را…… تولید کنندگان  قوت لایموت  موجودات روی زمین را ….

–         پاس بداریم جانداران را…..  تنطیم  کنندگان  حیات بر کره زمین را

–         پاس بداریم کل منابع( آب، خاک ،…..) را با تمام توانمان

–         عزیزان ما: روی سیاره ای کوچک به نام کره زمین زندگی می کنیم  ، کره ای با امکاناتی محدود ( آب، خاک ،….)

–         در مقابل جمعیت انسانی رو به رشد  با مصارف بی رویه   را

–         با پیامدهای ناشی از  اثرات متقابل ناشی از محدودیتها  و سیل جمعیتها را

بدانید : اگر به شیوه فعلی به زندگیمان ادامه دهیم … نا کجا ابادها  در انتظارمان قرار دارد.

 

به قول حافظ،، لسان الغیب  شیرازی:

ای دل مباش یک دم خالی زعشق و مستی

وان گه  برو که رستی از نیستی و هستی

 

در مذهب طریقت خامی نشان کفر است

اری طریق دولت چالاکی است و چیستی

 

در آستان جانان از آسمان میندیش

کز اوج سربلندی افتی به خاک پستی

 

  • یا به قول خاقانی: هنگام عبور از مداین و دیدن طاق کسرای می گوید :
  • هان ای دل عبرت بین از دیده عبر کن هان
  • ایوان مداین را آیینه عبرت دان

همه می دانیم ،انسان در میان جانداران بر قله رفیع هرم اکولوژیک  قرار گرفته  و با سلطه  اشتها ناپذیرخود کره زیست  مارا،  دچار بحرانهای زیست محیطی متنوعی مانند تغییرات اقلیمی ، خشکسالیها، کاهش منابع آبی و خاکی ، الودگیهای محیطی فراوان ، توسعه ریزگردها ، کاهش تولیدات موردنیاز … و الی اخر کرده است.

 

–         منابع کره زمین خود متکی به منظومه شمسی و به وِیژه  خورشید تابان است . خورشیدی که  سر چشمه زندگی و حیات بر روی کره زمین است .

–         چنین مجموعه ای خود در درون کائناتی لایتناهی با انواع  کهکشانها ، سیارات و ستارگان ….. وابسته است .منابع دوردستی  که بشر تاکنون توانسته بر درصد اندکی  آگاهی یابد .

–         ، اما به نظر میرسد ، که فعلا امکان دسترسی به بیش از ۹۸ درصد آن برای انسانها ی روی کره زمین هنوز ناشناخته باقی مانده است  .

این کائنات بی نظیر و ناشناخته در دل خود مملو از گنجها ، اسرار ناپیدا و مجموعه هایی کاملا سیستمیک ، هوشیار،فعال ، حساس ….. ناپیدایی است  که رمز گشایی بخشی از آنها ممکن است همزمان باپایان حیات، امکان پذیر گردد. .

–         ما از این خوان یغما، فقط در حد باورها و اندیشه هایمان ، آنهم به مدد مصلحان و دانشمندانی که در تلاشی وصف ناپذیر در دل آزمایشگاها …  می کوشند تا بخشی از نیازهای آینده را باز گشایی نمایند، آگاهی پیدا کرده ایم.

–         انسان  خلق شده ،ابتدااز میوه های جنگلی محیط زندگیش ، تغذیه را شروع کرد.

–         انسان از طبیعت  تقلید کرد، آموخت … تا نهایتا با کسب تجارب ارزشمندی که طی هزاره ها به گنجینه های از دانش و فناوریهای امروزه رسیده است، دست یافت . – میزان برداشت ها به دلیل فراوانی منابع و کمی جمعیت انسانی تا قرنهای ۱۸ و ۱۹ میلادی چندان اثر گذار نبودند.

–         انسانها تنها موجوداتی هستند ، که به یمن تسلط بر منابع کره زمین توانسته اند طی دو قرن اخیر ، به دگرگونیهای فراوانی دست یابند . اما این دگرگونیها ، منابع موجود را به مدد افزایش جمعیت های انسانی ، دامی و توسعه صنایع با تغییر در کاربریهای منابع  را ایجاد مینمایند.

 

–         امروزه از انسان به عنوان تنها گونه ای از موجودات که در این چند دهه اخیر به مدد توسعه بی رویه و لجام گسیخته به بهره برداری بیرویه پرداخته، نام می برند.

–         اما ماحصل این اندوخته ها، مدت زمانی است که با بهره برداریهای شدید و بی رویه میرود سیمای بخش هایی از منابع گستره زمین، جو یا آتمسفر   را با با اعمال بیخردانه خود و هوایی که مایه دمیدن نفس هایش شده است ناپاک و در مواردی در بعضی نقاط این کره خاکی ، مهد تمدن را ، الفبای زندگی را، برآورنده نفس ها را ، قوت لایموت غالب موچودات را.، فون و فلور را… دستخوش تغییراتی ناموزون و ناپاک کرده و هر سال بر میزان آن افزوده میگردد.

–         امااین انسان با چهره ها و دیدگاههای متضادش  برخود می بالد ، که اشرف مخلوقات است و به دانش ها و تکنیک های فرا گرفته، می خواهد بعد از فتح کره ماه ، این بار پرچم سرافرازی خود را بر کره مریخ برافرازد.

–         غافل از اینکه ،همین اشرف مخلوقات بودند، که کره زمین را آلودند ، و اکنون می خواهند کرات دیگری را به تسخیر خود درآورند.

البته قوانینی را در زمین بنا نهاده که با ناپاکی ها به جنگد و سیما ی گذشته اش را باز گرداند ، اما حس جاه طلبی سیاستمدارنش ، از طریق جنگ و درگیریها ، کسب قدرت و ثروت برای تسلط  هرچه بیشتر بر همنوعان و منابعش  … هر روزه بیشتر از گذشته ادامه دارد.

آنان با به کار گرفتن دانشمندان و متخصصین در قالب سیاستهای توسعه گرایانه می کوشند بر همه بازارهای جهانی و گردآوری نخبگان با زر و سیم های فراوان … همانند سازیهایی همچون موجودات زنده روی زمین به نمایش در آورند  ، از آنها می خواهند که در محیط های آزمایشگاهی با جا به جایی ژن ها  نسل های دیگری را بیافرینند تا، با تولید ات بیشتر و استثمار هر چه فراوان تر، نه تنها حاکمان بلا منازعی گردند ، بلکه می کوشند ، تسلط خود را خارج از مرزهای زمینی، گسترش بدهند.

غافل از اینکه :

می دانند که چیدمان توسعه در غالب نقاط دنیا بر اساس خواهش‌های بوم‌شناختی سرزمین هااست  نه ثروت و قدرت.

–         بعضی از سیاستمداران میدانند که چگونه تهدیدها را به فرصت ها بدل نمایند.

–         آنچه، که تمدن‌ها را در طول تاریخ به زوال کشانده است، آزمندی و نادانی مردمانی است که بر آن تمدن‌ها حکومت می‌کردند.

خردمندان میدانند ، برای حکومت بر طبیعت، باید از قوانین آن پیروی نمایند، اما حرص و طمع های سیر ناشدنی، آنها را باز میدارد، میدانند که با ادامه انواع زد وبندهای سیاسی و همراه کردن بخشی از جامعه جهانی وابسته به آنها ، هر چند وقت در اقصی نقاط عالم مناطقی را ویران و زندگی ها را با ناملایمات  به تباهی بکشند.

–         می دانند بهره برداریها ، برپایه توان اکولوژیک مناطق مختلف سامان نیافته است .

–         میدانند که با قرار دادن حاکمان خود خواه و مدیران نا آگاه … بحرانها را تشدید و قوت  بخشند.

–         آنها قوانین طبیعت را تا حد ممکن زیر و رو کرده اند و با مهندسی معکوس کوشیده اند، به ابزارها و تکنیک های برتری دست یابند تا حاکم مطلق جهان گردند، ولی با چه بهایی.

–         افلاطون در  کتاب جمهوریت:

مدیریت سیاسی و حقوقی را  ،  عامل پیشرفت ، اصلاح ، انحطاط و فساد جوامع می داند و در این زمینه جمله زبیایی دارند.

” تا حاکمان حکیم و حکیمان حاکم نگردند جامعه روی سعادت را نخواهد دید.”

–         از طرفی  همه ما  هم،  میدانیم :

این از خردمندی انسان است که بداند بقای خود را از توحش تا مدنیت چگونه دوام و قوام بخشیده است؟ و چه راههایی را برای استمرار و بقای آن  باید برگزینند؟

–         نتایج  پایش ها نشان داده که گرمای کره زمین ، آلودگیها ، ناپاکیها ، گازهای گلخانه ای…….. میزان برداشت ها ،بیش از حد متعارف یا دو یا چند برابر  توان رویشگاهها  است و آثار تخریب و سیر قهقرایی  منابع  ، در جهان توسعه نیافته  بیداد میکند .

–         مدیران وابسته و ناآگاه در چنین سرزمین هایی با در اختیار داشتن رسانه ها هر گونه توسعه بی رویه و ناموزون را ….. برابر نیاز های ساکنان ، پیشرفت قلمداد می کنند ، با مخالفان خود با شدیدترین شیوه های ممکن برخورد ، تا تلاشهای مذبوحانه خود را توجیه نمایند

–         در دیدگاههای فلسفی و علمی، برای فهم جهان، سعی می کنند ، جهان را به عنوان مجموعه‌ای از اجزای بهم پیوسته با تعامل پویا و هماهنگ  …در نظربگیرند. اصول بنیادین جهان بر اساس نظم ، دقت ، انظباط…هماهنگی، رعایت ضوابط.،بهم پیوستگی و پویایی درکل ساختارها بنا شده است.

–         جهان هستی در ابعاد کهکشانهای ،بی نهایت بزرگ تا الکترون های بی نهایت کوچک همه بر روی هم اثر گذارند و با یکدیگر در ارتباطند و همانند یک سیستم هماهنگ و منظم عمل می نمایند.حرکت کهکشان در نظم حرکت منظومه شمشی اثر دارد، حرکت منظم منظومه در حرکت منظم کره زمین

و حرکت کره زمین در حیات و هستی موجودات زمین اثردارد.

–         حرکت منظم کره زمین در جو و فشار هوا اثر می گذارد . این حرکت و فشار در ضربان قلب موجودات زمینی اثر می گذارد.

–         ما بایداین بینش و کلان نگری به جهان هستی، بنگریم.

–         در این حرکت پویا و هماهنگ ، هر جزیی ، هر بخشی هر ساختاری از اتم تا فرد ، ازجمعیت تا جامعه و اکوسیستم ها ، از کره زمین تا منظومه شمسی و کهکشانها  و بقیه جهان ناپیدا ، هر کدام ، در نهایت دقت و هماهنگی ، ضمن ایفای کارکردهای خاص و ویژه مربوط به خود و دگر سیستمها ، در قالب تفکر سیستمیک ، با اهداف پیش بینی شده، در مقاطع زمانی و مکانی و در فرایندهای متفاوت ، به روند تکاملی خود ادامه  می دهند.

–         تا در نهایت ، کل جهان با نظم خاص برنامه ریزی شده، به تواند به اهداف نهایی و سیر تحولاتی که از قبل مشخص گردیده  ، حرکت نمایند.

 

–         سعدی علیه الرحمه چه زیبا گفته بود:

ابر و باد  و مه و خورشید و فلک  درکارند          تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

همه از بهر تو سر گشته و فرمان بردار              شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری

زمین و همه نعمتهایی که در آن قرار گرفته مانند آب ، خاک ، کوه ، جنگل ، مرتع ، حیات وحش ….. از مصادیق منابع طبیعی به شمار میروند.

–         بنی آدم سرشت از خاک دارد        اگر خاکی نباشد ،آدمی نباشد

–         از طرفی زندگی هر موجود زنده ای به ۵ عامل آب ، مواد غذایی ، نور ، گرما ، هوا بستگی  دارد، یعنی

وابستگی موجودات زنده به مجموعه زمین ،آب ،آتمسفرو خورشید امری ناگسستنی است .

–         در واقع بنای جهان بر اساس  قوانین لازم و هماهنگی بین همه مجموعه های موجود در زمین، آتمسفر و خورشید … و الی اخر بستگی دارد.

–         وقتی برداشت متعادل باشد. دو قانون خود تجدیدی و خود تنظیمی در جهان هستی  حاکم است.

–         زمانی که میزان برداشت ها ، بیش از حد متعارف یا دو برابر یا چند برابر می شود.آثار تخریب و سیر قهقرایی بر منابع ظاهر می گردد.اگر بازهم به برداشت غیر مجاز ادامه دهیم. هم سطح . هم کیفیت منابع کاهش می یابند، زنجیره غذایی  تولید کنندگان ( گیاهان = فلور) و مصرف کنندگان (گوشتخواران = فون ) از هم می گسلند ، با گسستن آنها منابع آب و خاک  دچار تحلیل و کاهش میگردند .

–         این بار به جای خود تجدیدی سیلها ، طوفانها،  ریزگردها ، خشکسالیها،  تنش های آبی ،کمبود آب… و نهایتا تغییرات اقلیمی، خشکسالیها …  و به دنبال آن بروز انواع آفات و  بیماریها … عدم امنیت مواد غذایی و بهداشتی ، ناپایداریهای مکرر …. مهاجرت و شکنندگی زیستن در اقصی نقاط حاکم میگردد.

–         بنابراین  عوامل اصلی اینهمه ناپایداریها همه ناشی از عملکرد انسانها  شکل  گرفته ، چون نتوانسته با مدیریت بهینه در دنیایی که وارد هزاره سوم و موج چهارم انقلاب صنعتی  شده ایم   به صورت منطقی بهره برداری نمایند .

–         آیندگان بر ما خواهند خندید ، پدرمان ما که خود را  انسانهای خردمند  ، میدانستند ،نخواستند، نتوانستند ، تعادل بین توسعه و محیط زیست را به وجود آورند.

–           طبیعی است که در این فروپاشی ها غالبا جهان در حال توسعه و به ویژه کشورهایی با ناپایداریهای اقتصادی و اجتماعی فزاینده تری مواجه و دست گریبان خواهند شد .

–         برایند حاصل از این فرایندهای نابخردانه ، پیشرفت و ترقی نخواهد بود .بلکه سقوط  و انهدام روابط فی مابین مسایل اجتماعی ، اقتصادی  و سیاسی را ، برای غالب .نقاط جهان به همراه خواهد داشت.

–         بنابراین ضروری است که روند رو به کاهش  اکوسیستمهای موجود را بازبینی و با ارائه راهکارهایی برای برون رفت از سیر تخریبی و قهقرایی  کوشید ، و راههای بهتری را برای حفظ منابع موجود، چاره اندیشی کرد.

–         این امر جز با تفاهم و همفکری و استفاده از خرد جمعی اندیشمندان و صاحبنظران که حتی قبل از بروز بحرانها ، زنگهای خطر را به صدا در آورده بودند و بارها و بارها گوشزد کردند، امکان پذیر نخواهد بود.

–           در کل کشورهای توسعه یافته بهتر از جهان توسعه نیافته عکس العمل نشان داده اند ، چون  با پایش های متداوم سعی کرده اند    ، تا تصمیمات مهم را  با برقراری کنوانسیونهای جهانی ،دول مختلف جهان را آگاه و هر کدام ضمن رعایت نکات ایمنی در داخل کشورها و حفاظت و بهره برداری بهینه از منابعی که در اختیار دارد، سهمی را درارتقا بخشی منابع جهانی ،ایفا نمایند.

–        با نگاهی به آمارهای انتشاریافته از ۶۵۰ دشت مهم کشور ، بیش از نیمی از آنها دچار آسیب های جدی به خاطر برداشت های غیر مجاز منابع آبهای زیر زمینی چند هزار ساله با ته نشست خاکها و ایجاد فرو چاله هایی در استانهای تهران ، البرز ، قزوین ، همدان ، خراسان ، فارس…… مواجه شده اند.

غالب منابع آبی دریاچه ها ، تالاب ها ، رودخانه ها ، چشمه ها …. یا خشک شده اند یا با کمی میزان آب مواجه شده اند.

–         متاسفانه مدتی است به جای حل مسایل ناشی از کمبود منابع آبی با احداث انواع سدها  و انتقال منابع آبی از یک حوضه به حوضه های دیگر در اقصی نقاطی که هنوز جرعه هایی از منابع آبی در آنها در جریان است ، می کوشند بخشی از مشکلات کمبود آب را مرتفع سازند ، غافل از اینکه ممکن است در کوتاه مدت نتایجی را به همراه داشته باشد ، اما در میان مدت و بلند مدت  با توجه به قرار گرفتن ایران و خاور میانه، با خشکسالهای پیش رو ….نه تنها  تضادهای اجتماعی ، اقتصادی  و سیاسی را ، همراه با  تنش های بین ساکنان مناطق انتقال دهنده و مناطق گیرنده آب را تشدید خواهند کرد، بلکه پدیده ریز گردها را تشدید ،بیکاری ، فقر و مهاجرتهای ناخواسته را به دنبال خواهد داشت .

–         پوشش های گیاهی کشورمان ( جنگلها و مراتع …) شدیدا با بهره برداریهای نادرست مواجه شده اند، سطوح این منابع نه تنها دچار کاهش های فراوان شده ، بلکه به لحاظ کیفی شدیدتر از ابعاد کمی دچار خسارت  کیفی فراوان گردیده است.متاسفانه به جای رفع ناکارامدیهای مدیران  نا اگاه  با طرحهایی با اعداد نجومی در تلاشند، زمان را به نفع خود همراه سازند، غافل از اینکه آنکس که میداند باور ندارد.

–         حیات وحش  منابع ذکر شده بیش از پوشش های گیاهی دچار خسران گردیده اند

–         بخشی از. این ناهنجاریها ناشی از چیدمان نادرست سبد توسعه ناموزون و تمرکز ثروت و قدرت در دستان طبقات خاصی از افراد و سازمانها در بعضی از استانهای کشور شکل گرفته مافیاهای آب، زمین خواری، جنگل خواری  … را شکل داده اند و به کسی پاسخگو نیستند.

–           طبیعی است تااین شیوه حکمرانی متمرکز مناطق ادامه دارد ، روند فرساینده منابع و انتقال منابع آبی همچنان بر روی میز توسعه ناپایدار باقی و هر ساله با نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی بیشتر، نه تنها  بین استانهای برخوردار و استانهای عقب مانده باقی خواهد ماند، بلکه جامعه به دو قطب حداقل باقدرت های سیاسی و مالی حداکثر و قطبی با اکثریت جامعه ناتوان و برخوردار از مزایای اجتماعی و اقتصادی روبرو خواهندشد.

–         واتسلاف هاول سیاستمدار، نویسنده و نمایشنامه نویس چک که اولین رییس جمهور جک بعد از جدایی از سلواکی شد، درکتاب قدرت بی قدرتان ذکر کرده است ،ابعاد ناشی ازاین طبقه بندیها،(جناح  ثروت و قدرت در مقابل اکثریت بی قدرت) اکثریت بی قدرت را انچنان در دایره ریا، دروغ.،ترس ، توهم… گرفتار خواهد کرد .. که دچار بی هویتی و بی اعتقادی شدید خواهند شد و قادر به رهایی از این شرایط سخت و طاقت فرسا  نیستند، تابار دگرعزت و کرامت انسانی خود را باز یابند .

–         متاسفانه در غالب کشورهای جهان سوم این طبقه بندیهای ناسازگار دیده می شود ، لذا گاهی برای جبران کمبودها و نارساییهای اجتماعی و اقتصادی راهی جز تخریب منابع زیستی پایدار را ندارند.

در تصویر زیر  فرایند ناشی از مسایل اجتماعی و اقتصادی با مسایل زیست محیطی که باید به پایداری بینجامد ، توسط هر دو طبقه روند نزولی را طی خواهند کرد و از پایداری منابع دور خواهند ماند.

 

–         ولی در جهان توسعه یافته تلاش میگردد بین، منابع ذکر شده تحمل پذیری را افزایش  تا عدالت بین مسایل اجتماعی و اقتصادی و نهایتا زیست  محیطی  به سمت و سوی تعادل، که همان توسعه پایدار است، برسانند.-    ه رچند  نکات ذکر شده در همه موارد صادق نیست.

–        این امر جز با وفاق محلی ، منطقه ای، ملی  …. و نهایتا همبستگی و هماهنگیهای جهانی مقدور نیست.

پاینده باد سرزمین پر افتخارمان

نوشته شده توسط سه شنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲ 121 بازدید
دسته : جنگل ها و مراتع ، علمی و آموزشی
http://www.pajinngo.ir/?p=12179